سه‌شنبه

[...]

باران که زد، صدای آکاردئونش شد مثل زوزه‌ی گرگِ کوهستان راکی. که دزدیده و بردنش در صحراهای مکزیک؛ زوزه‌ی دل‌تنگی. این‌جور مواقع، غروب هم خودش را به‌سرعت می‌رساند. روی پشت‌بام ساختمان روبه‌رویی مؤذن‌زاده، دست روی گوش، اذان می‌گوید.

۲ نظر: