همهی اصول ما درست بودند، ولی نتایج ما غلط از آب درآمدند. این قرنْ بیمار است. ما بیماری و علتهایش را با دقتِ میکروسکوپی تشخیص دادیم. ولی هر جا که چاقوی شفابخش را فرو بردیم، زخم تازهای سر باز کرد. نیت ما جدی و پاک بود. مردم میبایست دوستمان داشته باشند، ولی آنها از ما متنفرند. چرا اینقدر نفرتانگیز و منفوریم؟
ما برای شما پیامآور حقیقت بودیم، ولی حقیقت در دهان ما طنین دروغ داشت. برایتان آزادی به ارمغان آوردیم، ولی این آزادی در دستهایمان به شلاق بدل شد. به شما وعدهی حیات و زندگی دادیم، ولی صدایمان به هر جا که رسید، درختها خشکیدند و خِشخِش برگهای خشک بلند شد. از آینده به شما نوید دادیم، ولی زبانمان الکن بود و عربده کشیدیم.
[ظلمت در نیمروز، آرتور کوستلر، ترجمهی مژده دقیقی، نشر ماهی، چاپ اول، ۱۳۹۲]
+ اینجا روباشف یکی از بنیانگذاران نظام، کمیسر سابق خلق، که حالا خودش زندانی شده، با خودش حرف میزند. توی انفرادی راه میرود و حرف میزند. منتظر بازجوییها و شکنجهها ست. جای دیگری از رمان، زندانیِ سلول کناریاش به دیوار میزند و بهش حالی میکند یکی دیگر از زندانیها را بردهاند به "حمام بخار". یکجوری شکنجه برای اعتراف گرفتن. کوستلر نوشته: «[روباشف] یاد گرفته بود که هر دردِ جسمانیِ شناختهشدهای قابل تحمل است. اگر کسی پیشاپیش بداند که دقیقاً چه بلایی قرار است سرش بیاید، میتواند آن را مانند یک عمل جراحی -مثلاً کشیدن دندان- تحمل کند. خبرهای واقعاً بد فقط خبرهای ناشناختهاند که به فرد هیچ فرصتی برای پیشبینیِ عکسالعملها و هیچ مقیاسی برای محاسبهی ظرفیت مقاومتش نمیدهند.»
+ اینجا روباشف یکی از بنیانگذاران نظام، کمیسر سابق خلق، که حالا خودش زندانی شده، با خودش حرف میزند. توی انفرادی راه میرود و حرف میزند. منتظر بازجوییها و شکنجهها ست. جای دیگری از رمان، زندانیِ سلول کناریاش به دیوار میزند و بهش حالی میکند یکی دیگر از زندانیها را بردهاند به "حمام بخار". یکجوری شکنجه برای اعتراف گرفتن. کوستلر نوشته: «[روباشف] یاد گرفته بود که هر دردِ جسمانیِ شناختهشدهای قابل تحمل است. اگر کسی پیشاپیش بداند که دقیقاً چه بلایی قرار است سرش بیاید، میتواند آن را مانند یک عمل جراحی -مثلاً کشیدن دندان- تحمل کند. خبرهای واقعاً بد فقط خبرهای ناشناختهاند که به فرد هیچ فرصتی برای پیشبینیِ عکسالعملها و هیچ مقیاسی برای محاسبهی ظرفیت مقاومتش نمیدهند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر