نه واقعن کتابی که هشت نُه سالِ پیش چاپ شده، قدیمی ست؟ نباید تویِ کتابفروشیها باشد؟ همهچی عوض شده. کم کتابفروشیای دیگر پیدا میشود که در کنارِ کتابهای جدید و بهروز، قدیمیها را هم داشته باشد. کتابفروشی حالم را خوب میکند. امروز رفتم شهرکتابِ مرکزی تا حالم را خوب کنم. شهر کتابِ مرکزی، جای خوبی ست. بزرگ است و کتابهای بسیاری دارد. امّا ضعفش همان است که گفتم. و همچنین چینش کتابهایش هست. اگر بخواهی کتابی را پیدا کنی، پیر میشوی. به ویژه اینکه از انتشار کتاب چند سالی گذشته باشد. امّا خب کافهای دارد برای نشستن و کتابی ورق زدن. و مهمترین ویژگیاش برای من، گم شدن در آن است. بیشتر قایم شدن است. نمیدانم این چه مرضی ست که دارم. میروم خودم را در کتابفروشی گموگور میکنم. کنار کتابفروشی نشرِ چشمه، که هفتهای چندبار به آن سَر میزنم این شهر کتاب، هم جای مناسبی است برای وِل چرخیدن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر