صبح زود از خواب بیدار شد و رفت نان خرید. وقتی برگشت هنوز خواب بود. باید میرفت. روی تکّهکاغذی برایش یادداشت کرد:
«نان تازه در یخچال است. قوطیه چایی توی کابینت است. ردیف بالا، از سمت چپ، در دوم. دم کن و بخور.»
شب به خانهاش برگشت. دید زیر همان تکّهکاغذ نوشته:
«اوغلان، نان را برداشتم. قوطی چایی رو هم پیدا کردم. اما تو که قوری نداری.»
راست میگفت. قوری شبی در اواسط هفتهی گذشته، زمین افتاده و شکسته بود.
قوطیه چای اول یعنی جزو رسمالخط نویسندهاش بوده؟
پاسخحذفچه جالب...
پاسخحذف