skip to main
|
skip to sidebar
یکشنبه
...
خدا گر زِ حکمت ببندد دَری
زِ رحمت ببندد درِ دیگری
+
۲ نظر:
ناشناس
۷ شهریور ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۵۶
چشمون خشک شد مرد
.
پاسخ
حذف
پاسخها
alibozorgian
۸ شهریور ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱۸
قلبت خشک نشود.
حذف
پاسخها
پاسخ
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
صفحهی اوّل
ایمیل
فید
میخوانم
پیاده رو
خرس
لحظه
ورای یک ذهن منطقی
كنار كارما
تلخ مثل عسل
ناتور
مستربکس
چانچو
نیمکاسه
گاوخونی
در قند قزلآلا
سر هرمس مارانا
من، قهوه و تنهایی
شاهد قدسی
شادی
آهو نمیشوی به این...
آرشیو
◄
2023
(1)
آوریل
(1)
◄
2022
(1)
ژانویهٔ
(1)
◄
2018
(1)
دسامبر
(1)
◄
2016
(3)
ژانویهٔ
(3)
◄
2015
(39)
دسامبر
(1)
نوامبر
(3)
اکتبر
(2)
سپتامبر
(2)
اوت
(4)
ژوئیهٔ
(7)
ژوئن
(3)
مهٔ
(2)
آوریل
(2)
مارس
(3)
فوریهٔ
(4)
ژانویهٔ
(6)
◄
2014
(69)
دسامبر
(4)
نوامبر
(6)
اکتبر
(6)
سپتامبر
(3)
اوت
(11)
ژوئیهٔ
(9)
ژوئن
(3)
مهٔ
(5)
آوریل
(5)
مارس
(11)
فوریهٔ
(6)
◄
2013
(73)
دسامبر
(1)
سپتامبر
(1)
ژوئیهٔ
(5)
ژوئن
(1)
مهٔ
(16)
آوریل
(25)
مارس
(10)
فوریهٔ
(3)
ژانویهٔ
(11)
▼
2012
(201)
دسامبر
(14)
نوامبر
(12)
اکتبر
(17)
سپتامبر
(13)
اوت
(20)
ژوئیهٔ
(34)
ژوئن
(23)
مهٔ
(29)
آوریل
(27)
مارس
(4)
فوریهٔ
(6)
ژانویهٔ
(2)
◄
2011
(12)
دسامبر
(7)
نوامبر
(5)
با پشتیبانی
Blogger
.
چشمون خشک شد مرد
پاسخحذف.
قلبت خشک نشود.
حذف