«من عاشقم؟» ـ «آری، چون انتظار میکشم.»*
بعضی از فیلمها، فیلمهای بالینی هستند. باید کنارِ دست باشند تا هر وقت خواستی بری ببینیشان. بدونِ زحمت. حتّا برخی اوقات تنها دلت برای یکجایی از فیلم تنگ شده است؛ یک دیالوگ، و بعضی موقعها برای یک نگاهی که در فلان سکانس یکی از شخصیّتها به دیگری داشته. «پیش از طلوع» و «پیش از غروب» از این دست فیلمها هستند. بعضی از فیلمها، فیلمهای بالینی هستند چون مرهمی هستند بر حالِ خراب. ایکاش حوصله میکردم تمام تکّهفیلمهایی که دوست داشتم را جمع میکردم و میچسباندم بههم و میکردمشان یک فیلم مجزّا. کاش میشد.
*سخن عاشق: گزیده گویهها، رولان بارت، ترجمهی پیام یزدانجو، نشر مرکز، چاپِ اوّل، ۱۳۸۳
بعضی از فیلمها، فیلمهای بالینی هستند. باید کنارِ دست باشند تا هر وقت خواستی بری ببینیشان. بدونِ زحمت. حتّا برخی اوقات تنها دلت برای یکجایی از فیلم تنگ شده است؛ یک دیالوگ، و بعضی موقعها برای یک نگاهی که در فلان سکانس یکی از شخصیّتها به دیگری داشته. «پیش از طلوع» و «پیش از غروب» از این دست فیلمها هستند. بعضی از فیلمها، فیلمهای بالینی هستند چون مرهمی هستند بر حالِ خراب. ایکاش حوصله میکردم تمام تکّهفیلمهایی که دوست داشتم را جمع میکردم و میچسباندم بههم و میکردمشان یک فیلم مجزّا. کاش میشد.
*سخن عاشق: گزیده گویهها، رولان بارت، ترجمهی پیام یزدانجو، نشر مرکز، چاپِ اوّل، ۱۳۸۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر