"مصیبت وقتی تکثیر بشود انتزاعی میشود. آدم از چیزهای انتزاعی کمتر ناراحت میشود."
جنگ آخرالزمان، ماریو بارگاس یوسا
ترجمهی عبدالله کوثری، مؤسسهی نشر آگه، چاپِ اوّل، ۱۳۷۷
خشونت و شهوت دو عنصر مهمّ در همهی آثار یوسا است. همچنان که خود او در «عیش مُدام» معتقد است رمان بدون خشونت و شهوت، فاقد ارزش ادبیست. {فکر میکنم نه تنها در رُمان بلکه دربارهی فیلم هم این گزاره صادق است. نه؟} و البته بر این نکته نیز تأکید میکند چنانکه نویسنده حد و حدود استفاده از این عناصر را نداند، کیفیت کار از دست میرود. «مرگ در آند» رمانی به شدّت خشونتآمیز است. در این رمان انسانها تبدیل به حیواناتی میشوند که وجدانِ انسانی خود را با ایدئولوژی تاق میزنند. از جمله عذابآورترین صحنههای تاریخ ادبیات داستانی را هم که در «سور بُز» میخوانیم. امّا در «جنگ آخرالزمان» این دو عنصر پابهپای هم برای پیشی گرفتن رقابت میکنند. خشونت و شهوت، در این رمان، بههممیآمیزند و دنیایی تهوّعآور میسازند؛ دنیایی که باورش دشوار است زمانی مردمانی در آن زندگی میکردهاند. یوسا در این رمان به آخرین بازماندگان دنیای مُدرن میپردازد. حکومت لیبرالِ برزیل به جنگِ عدهای تهیدست و بیچیز میرود که جمهوری را دشمن مسیح میخوانند. پس از دو بار شکست، با بیرحمی آنها را به خاک و خون میکشد. «جنگ آخرالزمان» طولانیترین رمان یوسا ست. و شاید بهترین آنها. آنچنان که خود گفته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر